کد مطلب:106965 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

حکمت 267











[صفحه 651]

(طمع، انسان را تا لب آب می آورد بدون این كه برگرداند و ضمانت می كند بدون این كه وفا كند، بسا نوشنده ی آب كه پیش از سیراب شدن، گلوگیر شود. هر چه ارزش شیی ء دلخواه بیشتر باشد، مصیبت از دست دادنش بزرگتر است. آرزوها چشم بصیرت را كور كنند، و بهره و برخورداری به كسی می رسد كه در پی آن نیست). امام (ع) از طمع در دنیا و آزمندی در طلب دنیا و آرزو داشتن و در پی دنیا رفتن به چند دلیل برحذر داشته است: 1- قیاس مضمری كه صغرای آن عبارت: (ان الطمع... وفی) است یعنی: طمع آدمی را بر موارد هلاكت می برد اما از آنجا باز نمی گرداند. عبارت الضامن غیر الوفی را- به دلیل این كه انسان را علاقمند به كسب دنیا می كند و به طرف دنیا می خواند، و با این حال دروغ می گوید، همچون كسی كه ضامن چیزی شود و وفا نكند- برای طمع استعاره آورده است، و كبرای مقدر آن چنین است: و هر چه اینطور باشد، سزاوار پیروی و اطمینان نیست. 2- عبارت: و ربما... ریه هشدار بر این مطلب است كه در پی دنیا به طور مداوم بودن روا نیست، به دلیل قیاس مضمری كه از صغرای آن به كنایه یاد كرده است و در تقدیر چنین است: هر كه همواره در پی دنیا باشد گاهی ناامید می شود و بدون رس

یدن به آرزو، امیدش قطع می شود، و كبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر چه اینطور باشد، شایسته نیست كه همیشه در پی آن بود. 3- از شتافتن در پی آنچه از متاع دنیا كه پرازش است، به وسیله قیاس مضمری برحذر داشته است كه صغرای آن عبارت: و كلما... لفقده است. رزیه به معنی مصیبت است. و كبرای مقدر آن نیز چنین است: و هر چه كه مصیبت فقدان آن بزرگ باشد پس شایسته برگرفتن نیست، زیرا ناگزیر از دست خواهد رفت، و فناپذیر است. 4- از آرزوها به وسیله قیاس مضمری برحذر داشته است كه صغرای آن عبارت: و الامانی تعمی اعین الابصار است، توضیح آن كه آرزوها فكر را به چیزی كه هدف نیست مشغول می سازد و از هدف یعنی كمالات عقلی باز می دارد. كلمه ی. اعین را استعاره برای افكار آورده است از آن رو كه هر دو ادراك می كنند. و كبرای مقدر نیز چنین است: و هر چه اینطور باشد، اجتناب از آن لازم است. 5- بر ترك بهره برداری از دنیا توجه داده است. با این عبارت: و الحظ یاتی من لا یاتیه یعنی: بهره ی آن كسی كه نصیبی از دنیا دارد به او می رسد، هر چند كه در پی دنیا نباشد، و این عبارت به منزله ی صغرای قیاس مضمری است كه كبرای مقدر آن چنین است: و هر چه كه اینطور باشد، نیازی به

رفتن در پی آن و جستن آن نیست.


صفحه 651.